گل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی
از آفتاب معجزه بر دوش می کشد
رو بر مراد روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشغر از سند تا خجند
آئینه دار عالم بالاست پارسی
تاریخ را، وثیقه ی سبز شکوه را
خون من و کلام مطلاست پارسی
روح بزرگ و طبل خراسانیان پاک
چتر شرف چراغ مسیحاست پارسی
تصویر را، مغازله را و ترانه را
جغرافیایی معنوی ماست پارسی
سرسخت در حماسه و هموار در سرود
پیدا بود از این ، که چه زیباست پارسی
بانگ سپیده ، عرصه ی بیدار باش مرد
پیغمبر هنر، سخن راست پارسی
دنیا بگو مباش، بزرگی بگو برو
ما را فضیلتی است که ما راست پارسی
شهید عبدالقهار عاصی
زندگی
عبدالقهار عاصی، در سال 1335 خورشیدی در روستای «مليمه» از توابع ولایت پنجشیر دیده به جهان گشود و درهمان جا بزرگ شد. او در شهر کابل درس خواند و به عنوان یک شاعر آگاه و مبارز مسلمان در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد خورشيدی ظهور کرد.
عاصی شاعری بود نوگرا که در قالبهای کهن نيز میسرود. او شاعرمردم دوست و دردمندی بود که به جهاد شکوهمند ملت مسلمان افغانستان عشق می ورزید و در این رابطه شعر های وزینی سرود.
قهارعاصی، شاعرعصیان گر و مجاهد افغان برای آزادی و آزادگی سرود، سر افراز زندگی کرد و در میان مردم و با مردم سرو قامتش به خاک و خون غلتید.
عاصی هنگام جنگ های کابل مجبور به مهاجرت به ایران شد، اما در ایران کسی به او اقامت نداد و دوباره به کابل بازگشت تا این که دراثر اصابت راکت به خانه اش درتاریخ (6/7/73) به شهادت رسید. روحش شاد.
آثار
"مقامه گل سوری"، "لالايی برای مليمه"، "ديوان عاشقانه باغ"، "غزل من و غم من"، "تنها ولی هميشه"، "از جزيره خون" و "از آتش از بريشم"، شش مجموعه شعر عاصی است و "آغاز يک پايان" خاطرات اوست از جريان سقوط کابل به دست اشرار و جنگهای داخلی.
نظرات شما عزیزان:
سجاد
ساعت9:09---28 آبان 1389
بادرود فراوان خدمت مانيا وبلاگ بسيار خوب ومفيدي داري.از ديدن مطالب شما به خودم ميبالم كه يك ايراني سرافراز وميهن پرست چطور براي ايراني بودنش تلاش ميكند وبه خودم افتخار ميكنم كه يك وطن پرست در كنار من است.با تشكر
مجتبی
ساعت2:58---28 آبان 1389
همسنگر بسیجی(کارشناسی ارشد باستان شناسی)
ساعت4:08---27 آبان 1389
سلام مانیای عزیز.
بله شعرتان خیلی به مذاقمان خوش آمد.خوشمان آمد دستور میدهیم تشویقتان کنندپاسخ:آره یه آزادمرد واقعی بود خدا رحمتش کنه
|